هر روز یک لغت ایتالیایی (قسمت هفتم)

Forteقوی، نیرومند
Il ragazzo cresce sano e forte.

پسره سالم و قوی بزرگ میشه.

Lavorare

کار کردن
Ha ottenuto di poter lavorare a casa.

اون واسه کار تو خونه اجازه گرفته

Foglia

برگ، برگ درختان
Le foglie mulinavano al vento.

برگها در باد میچرخند

Puntuale

وقت شناسLe ho detto di essere puntuale.

بهش گفتم وقت شناش باش

Invano

بیهوده و بی جهتI medici hanno lottato invano contro il male.

دکترها بیهوده با مریضی مبارزه کردند

Ritto

مسقیم، سرپا
Si piazzò ritto in mezzo alla stanza.

مستقیم وسط اتاق وایستاده

Scrittore

نویسندهQuesto scrittore si ripete troppo.

این نویسنده خودشو زیاد تکرار میکنه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد